یکشنبه ۰۲ دی ۰۳

آرشیو فروردین ماه 1400

خانواده,سرگرمي,ازدواج

تست دروغگويي، فريبكاري و كلاهبرداري همسر

۲۹ بازديد

با كمي تمرين مي توان متوجه دروغ ديگران شد زيرا هيچ فردي نيست كه بتواند بدون بروز نشانه دروغ بگويد، اگر قصد داريد متوجه دروغگويي همسر خود شويد اين مقاله و تست دروغگويي كه در ادامه ذكر شده است را از دست ندهيد.

دلايل دروغگويي

ما انسان ها اغلب به دو دليل دروغ مي گوييم:

  • از رنج يا درد ديگران جلوگيري كنيم
  • سود يا منفعتي ببريم

اكثر افراد هنگام دروغگويي احساس پشيماني، گناه و ناراحتي دارند و به سختي مي توانند اين احساسات را پنهان كنند مخصوصا اگر به يكي از نزديكان خود دروغ بگويند، اگر فردي كه به او دروغ مي گوييد از لحاظ عاطفي و احساسي به شما نزديك تر باشد كار شما بسيار سخت تر مي شود و بيش تر درگير عذاب وجدان مي شويد.

براي دقت بيش تر و آشنايي بهتر با افراد دروغگو بهتر است مقالاتي در مورد زبان بدن بخوانيد و به اين علم آشنا شويد.

متاسفانه راه صد در صدي براي تشخيص دروغ وجود ندارد ولي همان طور كه گفته شد حتي دروغگويان حرفه اي نيز نشانه هايي دارند كه به وسيله آن مي توانيد آن ها را شناسايي كنيد، در هنگام پاسخ به اين تست ها افرادي كه دروغگو حرفه اي هستند اضطراب كمي دارند و برعكس افراد صادق استرس و اضطراب بيش تري دارند.

پيشنهاد مشاور: مقابله با دروغگويي همسر

به پاسخ سوالات زير به عنوان يك سرنخ نگاه كنيد اين سوالات به شما كمك مي كنند تا در آينده بهتر بتوانيد متوجه دروغ هاي همسر خود بشويد و آن ها را شناسايي كنيد. 

به پرسش هاي قسمت اول تنها آقايان و به پرسش هاي سري دوم ها خانم ها پاسخ دهند، جمله هايي را علامت بزنيد كه بيش تر به رفتارهاي همسر شما نزديك است و همسرتان را در آن موقعيت ها توصيف مي كند، حتي مي تواند براي برخي از سوالات هيچ كدام را علامت نزنيد و براي برخي از سوالات هردو گزينه اي كه فكر مي كنيد نزديك به رفتار همسرتان است را انتخاب كنيد.

تست دروغگويي، فريبكاري و كلاهبرداري همسر

بخش اول

تنها آقايان به سوالات زير پاسخ دهند:

  • هنگامي كه درب جاكفشي را باز مي كنيد متوجه مي شويد كه كفش هاي همسرتان بيش تر جاكفشي را پر كرده است سپس چشم هاي تان به يك جفا كفش جديد كه تاكنون نديده بوديد مي افتد كه به نظر مي آيد همسرتان تازه آن را خريده باشد، مشخص است كه همسرتان بدون اطلاع شما كفش جديدي خريده است، هنگامي كه اين موضوع را با او درميان مي گذاريد، پاسخ او چيست؟

1) مي گويد اوه...آره يادم رفت به تو بگويم آن كفش...خيلي جذابه نه؟! سپس فريبكارانه و درحالي كه دست و پاي خود را گم كرده است لبخند مليحي مي زند.

2) بحث را عوض مي كند و من و من مي كند سپس مي گويد، اوه..آن كفش ..خب خيلي وقت پيش آن را خريده ام... اما هنوز آن را نپوشيده ام.

3) در حالي كه به صورت كاملا واضح به او برخورده و ناراحت شده است با لحني غير دوستانه، عصباني و پرخاشگرانه مي گويد از دوستم قرض گرفته ام يعني حرف من را باور نمي كني؟

4) كدام كفش ها؟ من همچين كفشي نديده ام. اين را مي گويد و سپس طوري رفتار مي كند كه انگار فراموش كرده است و مي رود و زير لب مي گويد..عجيب است نمي دانم آن كفش ها از كجا آمده اند.

5) اوه آن كفش ها..خيلي ارزان بودند، فكر كردم چون قيمت خيلي عالي داشت بايد آن را بخرم. باور كن قيمت بسيار مناسبي داشت! اين را با لحني غيرمعمولي و بلند تر از هميشه بيان مي كند.

  • زمان زيادي است كه به نامزد( همسر) خود مظنون شديد كه وقتي ادعا مي كند با بهترين دوستش مشغول بازي تنيس است به مكان ديگري مي رود، يك روز بعد از ظهر به صورت غيرمستقيم در اين باره از او سوال مي كنيد چه اتفاقي مي افتد؟

1) در حالي كه احساس مي كند به وي بي احترامي شده است مي گويد، قسم مي خورم با سارا تنيس بازي مي كردم(اما با وجود اين كمي صدايش مي لرزد)

2) با عصبانيت و آشفتگي زياد از شما مي خواهد كه با دوست او تماس بگيريد تا بفهميد كه با صداقت رفتار كرده است يا خير حتي بلند مي شود و تلفن را برايتان مي آورد اما در همان لحظه يكي از پلك هايش مي پرد.

3) دست هايش را با نگراني زياد به هم مي مالد سپس ادعا مي كند كه مشغول بازي تنيس بوده و مي گويد چطور مي تواني به من چنين تهمتي بزني.

4) در حالي كه كاملا سردرگم و متحير است مي گويد دليلي ندارد به تو دروغ بگويم! در همين حالت از پاسخ دادن به سوالات بعدي طفره مي رود و بيان مي كند كه ادامه اين مكالمه و بحث احمقانه است.

5) قيافه حق به جانب به خود مي گيرد و با عصبانيت شما را متهم به رفتار احمقانه و سوء ظن بي دليل مي كند و بيان مي كند كه تا به حال مرتكب چنين اشتباهي نشده است و از طرفي هيچ تمايلي به انجام چنين كار احمقانه اي ندارد اما در حالي كه مشغول گفتن اين جملات است گوشه دهانش به صورت غير ارادي تكان خورده و مردمك چشم هايش تنگ مي شوند.

  • مي خواهيد ماشين خود را تميز كنيد و براي اين كار به دنبال شلوار لي كهنه خود مي گرديد كه قبلا آن را براي اين كار كنار گذاشته بوديد با اين كه همه جا را مي گرديد آن را پيدا نمي كنيد، در حالي كه متعجب مانده ايد از همسر خود مي پرسيد كه آن را ديده است يا خير. چه پاسخي مي شنويد؟

1)با عصبانيت سر شما داد مي زند:« تقصير من نيست كه نمي توني شلوارت رو از توي اتاق بهم ريخته ات پيدا كني اين مشكل خودته» و با عصبانيت اتاق را ترك مي كند.

2) صورتش قرمز مي شود، رويش را بر مي گرداند و زير لب با صدايي كه به سختي قابل تشخيص است مي گويد:« راستش نمي دانم آن شلوار كجاست.»

3)«شايد توي ماشين...لباس شويي باشه» سپس در حالي كه هيجان زده شده است با ظاهري دوستانه مي گويد:« چرا از آن يكي شلوارت استفاده نمي كني.»

4)« نمي دانم» اين را مي گويد و با عجله پيشنهاد مي دهد« شايد بتوانم بهت كمك كنم پيدايش كني» اين درحالي است كه قبلا در پيدا كردن هيچ چيز به شما كمك نمي كرده است.

5) مي گويد « اوه..آن شلوار چند روز پيش آن را شستم و احساس كردم آب رفته است براي همين آن را دور انداختم مي خواستم زودتر به تو بگويم ولي..» يا مي گويد « لك روي آن پاك نمي شد براي همين مجبور شدم آن را دور بيندازم.»

  • به تازگي به همراه همسرتان خانه يا ماشين خريده ايد و با يكديگر قرار گذاشته ايد كه كم تر پول خرج كنيد و صرفه جويي كنيد و شما اين قول را با وجود همه اين سختي ها نگه داشته ايد ولي متوجه مي شويد كه همسرتان يك پيراهن بسيار زيبا و گران قيمت خريده است، همسر شما چگونه اين ولخرجي خود را توجيه مي كند؟

1)ادعا مي كند كه يكي از بهترين دوست هايش آن را به او هديه داده است تا خوشحالش كند و در حالي اين را مي گويد كه دستش را جلوي صورتش گرفته است يا به ناخن هايش خيره شده است و از تماس چشمي خودداري مي كند.

2) بي آنكه احساس گناه كند و عذاب وجدان داشته باشد با صدايي كه از حد معمول بلند تر است مي گويد:« عزيزم، مثل اين كه دوست داري دعوا راه بيندازي.»

3)سوال شما را ناديده مي گيرد و به آن پاسخ نمي دهد و در عوض مي گويد:« لباس ديگه اي نداشتم دوست داري برهنه برم سر كار؟»

4)درحالي كه دست پاچه شده است مي خندد و سعي مي كند شما را فريب دهد پس مي گويد:« لباس جديدي كه خريدم انقدر به من مي آيد كه فردا كسي بجز من ديده نشود.»

5)درحالي كه شرمنده و خجالت زده شده است دماغش را مي خاراند و مي گويد:« راستش خيلي ارزان بود..يعني حراج كرده بودند. چون دوستم هم يك دست خريد به من هم تخفيف دادند.»

  • مادرتان شما و همسرتان را براي جمعه به ناهار دعوت كرده است و اگر يكي از مهمان ها دير كند ناراحت مي شود ولي دوستتان پيش از ظهر به ديدن دوست خود مي رود و قول مي دهد كه زود برگردد البته اين اتفاق نمي افتد، چه توضيحي براي اين كار خود ارائه مي دهد؟

1)تمامي اتفاقات و وقايعي كه پيش آمده است را با جزئيات بيان مي كند اما دليلي براي دير آمدن خود ارائه نمي دهد.

2)با زيپ كاپشن خود بازي كرده، از تماس چشمي اجتناب مي كند و مي گويد:«تقصير سحر بود، او مدام اصرار كرد كه بيش تر بمانم مي تواني زنگ بزني به او و بپرسي.»

3)صدايش را كمي بلند مي كند و مي گويد:« خب ببخشيد تقصير من نبود، ماشين روشن نمي شد و باتري تلفنم هم تمام شده بود نمي توانستم خبر بدم.»

4)تنها به گفتن اين جمله اكتفا مي كند كه:«تقصير من نبود مي خواهي باور كن مي خواهي نكن»

5)سعي مي كند تقصير را گردن مادر شما بيندازد و مي گويد او با سختگيري هاي بيش از حد مهماني را خراب مي كند.

منبع :  تست دروغگويي، فريبكاري و كلاهبرداري همسر